پانیذ پانیذ ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

پانیذ

چند ساعت تا یکسالگی

فردا یک ساله می شوی .... پارسال این موقع دل تو دلم نبود ، نگران ، خوشحال ، مضطرب .... و امسال عاشق ، مادر ، مصمم ، محکم .... دوستت دارم کوچولوی یکساله من به اندازه همه انرژی و قدرتی که به من دادی ، به اندازه تمام استواریی که به گام هایم بخشیدی، به اندازه تمام دنیای کوچکت که مرا غرق در آن کردی .... پیشاپیش تولدت مبارک 
7 تير 1391

سفر به آذربایجان شرقی

سفر یعنی زندگی ....  و عشق سفر به روشنی اهتزاز خلوت اشیاست ..... تعطیلات خرداد بهانه ای شد برایمان تا به اتفاق دو دوست خوب و مهربان ( خاله الناز و خاله سپیده ) به شهر زیبای تبریز سفر کنیم ، شهری که دوست داشتیم ببینیمش و فرصت نداشتیم ، تبریز ـ جلفا ـ تالش .. انگار بهشت همین جاست ، روی همین زمین ، کافی است چشم بازکنیم و ببینیم ، هم کوه دیدیم ، هم صحرا ، هم آبشار ، هم جنگل ، هم دریا، هم گفتیم ،هم خندیدیم و هم لذت بردیم. مگر بهشت چیزی فراتر از این ها دارد ؟؟؟؟ چندتا عکس در ادامه مطلب  روستای زیبای کندوان ( به ترتیب از راست یکی درمیان ترانه ، پانیذ، آرشیدا . دوتای دیگر هم از بچه های روستا هستند )  بازهم کندوان با...
27 خرداد 1391

بابا حمید روزت مبارک

باباجون می دونم برای تبریک کمی دیر شده ولی خوب سفر بودم نتونستم بهت تبریک بگم ، باباجون دوست دارم ، روزت مبارک می خوام همیشه همیشه بابای من باشی بابای خوب من .... 
18 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پانیذ می باشد