اسب سواری
بالاخره بعد ازمدت ها موفق شدیم همراه با دوست خوبم الناز و دخترش آرشیدا خانوم و یکی از دوستان آنها به یکی از باشگاه های سوارکاری برویم . خیلی عالی بود و علاقه و اشتیاق پانیذ نیز برای کشیدن یالهای اسب بینوا و ناز کردنش در من شوقی دو چندان ایجاد نمود که دخترک نیز همانند مامان علاقه شدیدی به سوارکاری و اسب و پرش و گشت دارد ....
عکس ها در ادامه مطلب
نه اسبشم خوبه بابا جون برو کنار خودم بلدم ...
دیدی گفتم بلدم تنهایی بشینم برو عقب وایسا !!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی